آیا بیزینس کوچینگ صرفاً یک نهاد مشاورهای است و یا قرار است تا مسئولیتهای عملگراتری داشته باشد؟ واژه کوچینگ در این سالهای اخیر متداول است و حالا خیلیها از اثربخشی رویکرد کوچ در مدیریت کسبوکارها صحبت میکنند. اما در نگاهی جامع وظایف بیزینس کوچینگ چیست؟ به عنوان یک مخاطب از کوچهای کارآمد چه انتظاری داریم؟
وقتی به تعریف جامع کوچینگ نگاه کنید، کاملاً میتوانیم رویکرد عملیاتی آنها در توسعه شرایط موجود را متوجه شویم. در واقع بیزینس کوچینگ وظیفه دارد تا به کسبوکارها برای ایجاد تحول در محیط کار و روش درآمدزایی و حتی مدیریت کارکنان و جریانهای اقتصادی و تجاری کمک کند. اما این یاری نگاهی کاملاً عملیاتی دارد و قرار است تا با ایجاد برنامه هدفمند به عبور از موانع، کشف استعدادها و تواناییها و پیدا کردن راهحلها بیانجامد. از طرفی میتوانیم با بهرهمندی از تکنیکهای کوچینگ معیارهای جامع از موفقیت را سنجیده و به نوعی تغییرات مثبت را ارزیابی کنیم. در این مقاله از گروه شوهاز به بررسی وظایف بیزینس کوچینگ میپردازیم.
آیا بیزینس کوچینگ رویکرد مشاورهای دارد؟
قبل از آنکه بخواهیم وارد بحث اصلی شرح وظایف کوچینگ شویم، لازم است تا درک مناسبی از رویکرد کوچینگ و تفاوت آن با برنامههای مشاوره کسبوکار داشته باشیم.
اگر بخواهیم ساده بگوییم، مشاوره کسبوکار بخشی از وظایف کوچینگ است؛ اما همه ماجرا نیست. آنچه در بیزینس کوچینگ جریان دارد، موضوعاتی بسیار فراتر از مشاوره برای ورود به بطن کسبوکارها است. معمولاً مشاورهها رویکرد بیرون سازمانی دارند و موضوع را از نگاه خارج از سازمان و یا کسبوکارها میبینند. در این صورت برای ارائه چند توصیه و یا راهنمایی صرفاً نکته محور اقدام میکنند.
اما رویکرد بیزینس کوچینگ عملیاتی است. کوچینگ به بخشی از پروژه تحول کسبوکارها تبدیل میشود. شرکتها برای توسعه کسبوکار خود از تکنیکهای کوچینگ استفاده میکنند. آنچه اتفاق میافتد، بررسی جامع شرایط کسبوکارها، پیدا کردن مشکلات و موانع و در نهایت ارائه استراتژی برای عبور از چالشها است. کوچینگ در تمامی جریان تحول همراه کسبوکار است و قدم به قدم نتایج حاصل را ارزیابی خواهد کرد تا در مسیری کاملاً عملیاتی بازخوردهای موفق را مشاهده کنیم. حالا با این نگاه عملیاتی به بررسی وظایف بیزینس کوچینگ میپردازیم.
مطالعه کنید:انواع بیزینس کوچینگ چیست؟
کوچینگ در چالش وظایفی که دارد
بیزینس کوچینگ یک نوع همراهی عملیاتی است. به این ترتیب فرد مجری کوچینگ قرار است تا در تعامل با صاحبان کسبوکارها برای بررسی شرایط حاضر و ارائه راهکار عملیاتی اقدام کند. اما این واژه عملیاتی دقیقاً چیست؟ آنچه به عنوان وظایف کوچینگ میشناسیم، در واقع رسیدن به همین راهکارها و استراتژیها است. به این ترتیب شرح وظایف بیزینس کوچینگ به قرار زیر است:
• توصیهها و پیشنهادات: اولین وظیفه کوچینگ ارائه توصیهها برای بهبود شرایط کار است. مجری کوچینگ در نگاهی همه جانبه شرایط حاکم بر کسبوکارها را بررسی کرده و با توجه به دانستهها، تجارب و البته تکنیکهای کوچینگ برای ارائه توصیهها و پیشنهادات سازنده اقدام میکند. البته این پیشنهادات ساختاری استراتژی شده دارد و قرار است تا قدم به قدم باعث تحول شرایط موجود شود.
• برقراری تعامل و همراهی با افراد: تلاش برای ایجاد تعامل با کارفرما از جمله وظایف بیزینس کوچینگ است. مجریان کوچینگ صرفاً با گوش دادن به مشکلات و بیان چالشها نمیتوانند بخشی از پروژه تحول باشند. کوچینگ حرفهای با برقراری تعاملی سازنده به بخشی از جریان پیش رو تبدیل شده تا راهکارها را از درون مشکلات و چالشها بیرون بکشد.
• حفظ روحیه و انگیزه در مراجعین: مجری کوچینگ باید بتواند در افراد برای تداوم مسئولیتها و مدیریت کسبوکارها انگیزه دهد. اما قرار نیست تا صرفاً در جلساتی با کوهی از جملات انگیزشی این وظیفه را تمام کند. منظور از انگیزه پیدا کردن نقاط مثبت، تقویت مهارتها و توجه به پتانسیلها است. افراد وقتی با نقاط مثبت شرایط پیش روی خود روبهرو میشوند، بهتر و با انگیزه بیشتری کار را ادامه میدهند.
• تعیین استراتژیهای عملگرا: عملگرا بودن مهمترین برنامه از وظایف بیزینس کوچینگ است. کوچینگ قرار نیست تا در مقام یک فرد غیرمسئول مشکلات را رصد کرده و راهکارها را ارائه نماید؛ بلکه در قبال تمامی جریانهای پیش رو مسئول است و باید توانایی ارائه راهکارهای عملگرا داشته باشد. مجری کوچینگ خودش را در جریان تحولات میبیند و همراه تحولات استراتژیهای پیش رو را تنظیم میکند.
• اجرای ایدهها و طرحها: بسیاری از افراد انبوه ایدهها و طرحهای خلاقانه و یا بزرگ و جسورانه را در سر میپرورانند. اما از چگونگی اجرای این طرحها ناتوان هستند و یا از آغاز اجرای آنها واهمه دارند. کوچینگ به افراد کمک میکند تا مسیرهای درست و هدفمند برای اجرای ایدهها و طرحهایشان داشته باشند.
• افزایش خودآگاهی و توسعه مهارتهای فردی: کوچ مهارتی، بخشی از تکنیکهای اجرایی کوچینگ است. در این نوع کوچینگ سعی میشود تا بر مهارت افراد تمرکز شده و این مهارت را برای بهبود شرایط کار و یا بهبود مدیریت سازمانها و کسبوکارها تقویت کنیم. کوچینگ حرفهای با تقویت مهارت افراد به آنها در بهبود شرایط کار کمک میکند.
• آنالیز کردن چالشها و پیدا کردن اهداف: سردرگمی اصلیترین مشکل افراد در انواع کسبوکار است. افراد زیادی وجود دارند که دید عینی از مشکلات خود ندارند. به نوعی در کلافی سردرگم از مشکلات و چالشهای خود زندگی میکنند. قطعاً با رویکرد آشفته نمیتوانیم نتایج باثبات و موفقیت پایدار داشته باشیم. کمک به آنالیز چالشها و تفکیک مشکلات از جمله وظایف بیزینس کوچینگ است. کوچینگ خوب میتواند کسبوکارها را از زوایای پنهان که تاکنون متوجه آنها نیستند، آگاه سازد.
• آنالیز استراتژیهای موفق یا شکستخورده: از وظایف بیزینس کوچینگ آنالیز تجارب موفق و یا شکست خورده است. بسیاری از افراد با برنامهریزی و تعیین اهداف مسیری را آغاز میکنند؛ اما در ادامه با مشکلات متعدد و حتی شکستهای سنگین مواجه میشوند. همه میدانیم که شکست پل پیروزی است، اما چگونه از این پل عبور میکنید؟ یکی از وظایف کوچینگ، تحلیل اتفاقات گذشته است تا دلیل ناکامیها و یا پیدا شدن موفقیتهای هر چند کوچک و حتی دلیل تداوم موفقیتهای بزرگ را پیدا کند. حالا بهتر میتوانیم از نتایج به دست آمده برای پرهیز از تجارب ناموفق و یا تقویت تجارب موفق استفاده کنیم.
مطالعه کنید:تفاوت کوچ و منتور چیست؟
توصیههایی برای بهرهمندی از کوچینگ موفق
آنچه گفتیم، رویکردی جامع از برنامهها و یا وظایف بیزینس کوچینگ بود. قاعدتاً مجری کوچ باید بتواند در اجرای وظایف خود توانمند باشد و به افراد در عبور از مشکلات و تحولهای سازنده کمک کند. اما طبیعتاً به همراهی افراد نیز نیاز دارید. تحقق وظایف کوچینگ در همراهی افراد است. کوچینگ برای عبور از مشکلات همراه شما حرکت میکند و در این همراهی به باور شما نیز نیاز دارد. در عین حال توصیه میکنیم تا در بهرهمندی از وظایف بیزینس کوچینگ واقعبین باشید و این جریان را به عنوان بخشی از پروژه تحول در کنار خود ببینید.